خسته ام . یک طوری که هرشب خواب ندارم و دوباره یک خستگی دیگر خروار می شود روی قبلی ها . احساس میکنم مغزم خالی شده از همه چی . از این جهت شبیه قاصدکم بعد از فوت ! گاهی فکر میکنم نکند این خستگی تا ابد توی تنم بماند . از خستگی حوصله ی حرف زدن و خیلی کارهای دیگه هم ندارم . همینطوری شد احتمالا که دیشب همه چیز را بهم می کوبید ! پنگوین دو هفته است می‌گوید دوست دارم با هم کیک بپزیم . رفتم همه ی موادش را هم گرفتم . حالا اینکه من اصلا از شیرینی و کیک درست کردن خوشم نمی آید و اصلا هم اهل دسر و شیرینی جات و این ها نیستم هم هیچی . حالا یک بار بخاطر پنگوئن که اصلا مهم نیست . ولی این پروژه هرروز عقب می افتد و دارم فکر میکنم که دارد از من ناامید می‌شود . مشکل اینجاست که میخواهد خودش هم باشد وگرنه می توانم یک روز صبح که او نیست درستش کنم . این داستان کیک تنها چیزی است که فعلا رفته روی اعصابِ خالی ام ! غیر از این هیچی نیست . مثل چرت قبل خواب ! خیلی تابلو شد که این روزها زدم توی بمرانی ؟! فکر‌ کنم ده سال پیش یک آهنگ از این ها شنیدم و خوشم نیامد . حالا نظرم عوض شده . شایدم هم چون این روزها تا چونه زیر آبم ! 

حوصله ی مهمان هایی که قراره یکشنبه بیایند هم ندارم و دلم یک جست و جوی تازه می خواهد . یک مدت هم رفته روی مخم که بروم دانشگاه ! بلاخره پیامبر عظیم الشان فرمودند که تا گور باید درس بخونیم . فقط نمیدونم خودش چرا به این توصیه اش عمل نکرده و همش در حال جنگیدن با دنیا بوده ؟! خلاصه که رفتم و چک کردم که در رشته ی مد نظرم چه گِلی می توانم بر سرم بگیرم که دیدم فعلا هیچ گلی نمیتونم بر سرم بگیرم . یک سری دانشگاه ها هستن که کلاساشون آنلاینه و خیلی خوبن اما اندازه ی خون باباشون پول میگیرن ! پروژه کنسل شد و دیدم تنها کاری که میتونم بکنم اینه که اهداف آکادمیک ام رو از طریق coursera دنبال کنم . که اینم ایده آلم نیست ولی زندگی همینه دیگه . امروز این مدیر آی تی ساعت پنج اومده و میگه من باید ازینجا تازه برم اون شعبه ی دیگه مون . میگم الان ؟! میگه آره ، زندگی سخته !! زندگی ام واسه بعضیا سخته . برای بعضیا عین آب خوردنه . مثلا دوست من یک شوهر پولدار کرد . چون یک بار در یکی از سفرهای فرانسه شون یک سرویس مرواریداز برند تیفانی هم به عنوان کادو دریافت کرد اسمش شد تیفانی ! یعنی خود سفر فرانسه کادو بود بعد توی کادوش یک‌ کادوی دیگه هم گرفت ! در هر صورت این تیفانی زندگیش اصلا سخت نیست . یک عده هم هستن میگن درسته طرف پول داره ولی مشکلات دیگه داره به جاش ! که باید بگم تیفانی هیچ مشکلی هم نداره و تنها مشکلش اینه که سفر بعدی رو باید کجا بره ؟! شوهرش هم خیلی عاشق و کشته مرده شه ! یک ضرب المثل فرانسوی هست میگه عشق خیلی کارا رو انجام میده پول همه ی کارا رو ! و تیفانی هم عشق و داره هم پول و نوش جونش ! فقط خواستم بگم زندگی برای من و این مدیر آی تی مون سخته . خب من اندازه ی خون بابای این دانشگاها پول ندارم ولی نمیدونم چرا یک امیدهای الکی ای دارم . مثلا اینکه به گنج برسم و پول این دانشگاها برام مهم نباشه ، این خستگی ها تموم شه ، ازون مامانا بشم که کیک های پنج طبقه درست میکنن و ازون همسرا که در مقابل خواسته های همسرشون همواره سر تعظیم فرود میارن ! به خدا عین همین آهنگه موضعم اینه که اصلا “به فرض که این خونه خراب شه ، تو دستتو بده به من تا انگورا شراب شه ..” در این حد امیدوار و نگرانِ انگورها ! 



نظرات 8 + ارسال نظر
پریسا 25 تیر 1402 ساعت 04:39

جام می و خون دل هریک به کسی دادند، در دایره قسمت اوضاع چنین باشد

لیمو 24 تیر 1402 ساعت 07:45 https://lemonn.blogsky.com/

اتفاقا من هم دو تا تیفانی میشناسم و هرچی هم بقیه توی دورهمی ها میگردن دنبال مشکل زندگی هاشون چیزی پیدا نمیکنن و بوووم به نظرم یه جا واقعا باید قبول کرد قرار نیست پول بدبختی بیاره. اینها خوشبختن و نوش جونشون :))

آره عزیزم دقیقا همینطوریه منم دوستام که دور هم جمع میشن وقتی تیفانی نیست دنبال اینن نشون بدن که اونم مشکل داره درحالیکه اصلا مشکل خاصی نداره . واقعا نوش جونشون واقعا پول داشتن یا نداشتن ارتباطی با خوشبخت یا بدبخت بودن نداره اصلا

صبا 23 تیر 1402 ساعت 06:05 http://gharetanhaei.blog.ir

چیزی که برای من جالبه اینه که انتظار داریم اگر کسی پول داره خوشبخت نباشه!
ما را با این طرز تفکر بزرگ کردن که هر کی پولداره حتما باید یه مشکلی داشته باشه.

ترس از پولدار شدن رو درونمون نهادینه کردن با اون آموزش و پرورش ها و ایدئولوژی های مسخره شون

اتفاقا منم بخاطر همین بهش اشاره کردم . اینقد به ما گفتن اینایی که پولدارن هزارتا مشکل دارن و پول دار بودنشون به هیچ دردی نمیخوره در حالیکه اولا ما هم مشکل داریم و من خیلیا رو میشناسم که پولدارن و آدم های سالمی ان و روابط سالمی دارن و هیچ مشکل بزرگ حل نشدنی هم تو زندگیشون ندارن .
دقیقا یه طوری به ما فهموندن انگار اگه پولدار بشیم یه سری چیزای دیگه رو از دست میدیم

پریسا 22 تیر 1402 ساعت 17:05

سلام عزیزم، تیفانی یک شخصیت واقعیه؟ هم عشق هم پول ، عجیبه

سلام عزیزم
آره به قرآن واقعیه هم پول داره هم رابطه اش با همسرش خیلی خوبه و هم یک دختر ناز و گوگولی داره تازه یه چیز دردناک تر بگم ما دهنمون صاف شد برای مهاجرت به اینجا بعد اونا خیلی شیک و بدون دردسر با سرمایه گذاری رفتن سوییس و الان سوییس زندگی میکنن :/

راسینال 22 تیر 1402 ساعت 14:41

تو چرا پریشونـی و دست و دلت به کار نمیره؟
چی خوب نیست ؟! مشکل کجاست ؟! دلت چی میخواد؟
یه سفر بری خوب نمیشی؟

بخاطر تغییرات درونی خودمه عزیزم

نسیم 21 تیر 1402 ساعت 07:22

خوش به حال تیفانی ها
لیمو , ول کن بابا درس خوندن و خدایی جدا از پولش خیلی کارسختیه
یه سفر چند روزه برو لیمو , بزار یکم حال و هوات عوض بشه

ای بابا نسیم جان من اصلا انگار نمیتونم مثه آدم بشینم تو خونه و از زندگی لذت ببرم :/ همش باید برای خودم یه چیزی درست کنم بعدم بشینم فک کنم چرا بهش نرسیدم !! قشنگ عین خود آزارا

زری.. 21 تیر 1402 ساعت 04:43

بله دقیقا دوستت منظورم بود:(
هعی روزگار! واقعا دلم میخواد پونزده سال در جایگاه ایشون باشم! نیایی بگی چرا پونزده سال؟ خب بنظرم در برابر ۴۲ سال که تا الان مدل خودم بودم و معلوم هم نیست کی مدل تیفانی بشم، خب پونزده سال طلب کردن خیلی هم منصفانه هست:)))

به من اگه بود دلم میخواست همه ی دنیا همه ی زندگیشون مثه تیفانی بود . زری جان این دوست دبیرستانمه و من از اول زندگیش در جریان بودم . شاید باورت نشه ولی واقعا هیچ مشکل خاصی نداره . اون یک سری مشکل جزیی رو همه تو زندگیشون دارن تازه ما بیشترشو داریم . دیگه خلاصه پیشونی من و کجا میشونی

زری.. 20 تیر 1402 ساعت 20:58

واقعا تیفانی وجود داره؟!

برند تیفانی اره وجود داره
اگه منظورت دوست من با همچین شرایطیه که متاسفانه باید بگم آره اونم وجود داره

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد