دنیای وارونه

"سیرش آسانا" اوج آمال و آرزوهایم در یوگاست و امروز موفق شدم تا کمر آمال و آرزوهایم بروم و یک سیرش را به کمک دیوار تجربه کنم. می خواهم بگویم شگفت انگیز بود.  معمولا ما آدمها از هرچیزی که خلاف معمول باشد ، ترس داریم و چه چیزی غیرطبیعی تر از ایستادن روی سر و دنیا را از زاویه ای دیگر دیدن؟! اما کاش اعتیادی هم بود که در آن هرروز باید چیزی جدید را تجربه می کردی و به ورژن بهتری از خودت تبدیل می شدی.  در آن صورت حتما همه سیرش آسانا را امتحان می کردند.  

می گویند هرزمانی که بدن شما در حالت معکوس باشد جز عمر شما به حساب نمی آید و با افتخار امشب من 15 ثانیه توی این دنیا بودم اما جز عمرم به حساب نیامد.  البته دنیا را از زاویه ای دیگر می دیدیم و حس کاملا متفاوتی داشتم و جریان شدید خون را توی سرم حس می کردم و درحالیکه ترس نامحسوسی هم داشتم که نکند سقوط کنم و یک جاییم بشکند! اما بی نهایت خوشحالم که این کار را کردم. بی نهایت از خودم ممنونم که در سی سالگی ایستاده روی ترسهایش . بی نهایت از دنیا که وارونه اش هم جالب است.  

نظرات 1 + ارسال نظر
پروفسور 21 شهریور 1398 ساعت 00:04 http://otagham.blogsky.com

تمیدونم این همون بالانسه، وایسادن روی دست ها؟
تو بچگی خیلی این کار رو میکردیم ولی از یه جایی به بعد پاهامون میخورد به مهتابی و لوستر و این ور و اون ور دیگه نمیشد از این کارا بکنیم.
من واقعا دلم تنگه برای اون موقع هایی که با آبجیام مسابقه میذاشتیم که کی بیشتر میتونه رو دستش وایسه!
دلم میخواد بالانس بزنم ولی مطمئنم دستام تحمل ندارن و از این بابت میترسم.
خیلی خوبه که تو این سن تونستید تجربه اش کنید.

از نظر سر و ته شدن همونه اما توی یوگا روی سر می ایستن. اما منم خاطره ی مشابهی دارم از بالانس در کودکی
نگران دستات نباش حتما تحمل دارن امتحانش کن

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد