اندر مزایای داشتن علاقه

- دقیقا چهار سال قبل در همین روزها یک ترم زبان فرانسه خوانده بودم و کلی مسرور بودم که می توانم خودم را معرفی کنم و بیشتر وقتم را به جای اینکه روی پایان نامه ام بگذارم ، روی یادگیری این زبان می گذاشتم . یک سال بعدش درست در همین زمان یک دوست فرانسوی داشتم که می توانستم ساعتها باهاش به زبان فرانسه چت کنم. حالا درست در همان مقطع زبان آلمانی ام و یک جمله ی درست و درمان هم نمی توانم بگویم. دوستم چند وقت پیش پیغامی داد و درباره ی یک فیلم نظرش را گفت و بعد سلام کرد و حالم را پرسید و توی پرانتز گفت:  تو هنوز فرانسه می فهمی ؟

به انگلیسی جواب دادم باعث تعجبه که می فهمم چی میگی! خلاصه اش او فرانسه حرف می زد و من انگلیسی جواب می دادم و اینطوری مرزهای فهمیدن همدیگر را زیرپا گذاشته بودیم اما جالب برای من همین بود که بعد از این همه وقت هنوز فرانسه را می فهمیدم .  همسرم معتقد است اگر آن میزان علاقه که به فرانسه داشتم را در آلمانی گذاشته بودم الان از او جلوتر بودم .

- بنا به دلایل کاملا شخصی و خصوصی دلم می خواهد هرچه زودتر این ترم تمام شود و می خواستم این دو جلسه ی باقیمانده را یک جوری دودر می کردم اما نمی شود. اما خب یک جلسه اش را حتما دو در می کنم و به جایش می روم در کافه ی موردعلاقه ام  می نشینم و اتفاقا آلمانی می خوانم ! و به تمام دنیا نشان می دهم که می شود به یک زبانی علاقه نداشته باشی اما پوزه اش را به خاک بمالی! 

 حتی اگر با جان و دل بخواهی این کلاس و همه ی متعلقاتش هرچه زودتر تمام شود.  همه ی همه اش. 

نظرات 2 + ارسال نظر

نوشته ات برام جالب بود.

راستش یادگرفتن زبان انگلیسی یکی از آرزوهای منه. هنوز کارهام اونطور راست و ریس نشده که در طول هفته یک وقت جداگانه بابت کلاس زبان بگذارم.

نگارش نوشته جاتت رو دوست دارم

موفق تر باشی.

مرسی از نظر لطفت به نوشته جاتم
امیدوارم فرصت کنی و به علایقت بپردازی به قول انگلیسیا:
You are immortal in everything you desire

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد