ما ملت فقیر

من آن سال پیش دانشگاهی بودم.  خیلی خوب یادم هست.  پدرم یک کامپیوتر برایم خریده بود و به اینترنت دسترسی داشتم.  خبر پخش شدن آن فیلم همه ی مدرسه را برداشته بود.  من تلویزیون نمی دیدم و نمی دانستم این کدام بازیگر است.  حتی محض کنجکاوی هم دوست نداشتم فیلمش را دانلود کنم.  اینقدر وضعیتش برایم دردناک بود  که هیچ دلم نمی خواست توی آن حرکت دسته جمعی شرکت کنم و هیچ وقت هم نفهمیدم بقیه چرا این کار را میکنند؟ دنبال این قبیل فیلم هایید؟ اینترنت پر بود و هست از فیلمهای فانتزی تر و جالب تر!  دنبال دیدن فیلم رابطه ی شخصی جنسی او با یک نفر دیگر بودید؟ که چی؟ یک دقیقه خودتان را جایش می گذاشتید ببینید خوب است روابط شخصی شما ناخواسته در دسترس همه باشد؟ خیلی ساده است این سوال و جواب ساده تری دارد.  ولی حتی دوستانم می گفتند:  وااای دیدیش چیکار می کرد؟! ندیدی؟! جوری رفتار می کردند انگار خودشان توی رختخواب مریم مقدس اند! ما ملت فقیری هستیم . توی فرهنگ.  فقیر و عقب افتاده. 

خوشحالم که زنها حالا معنی قدرت خودشان را می فهمند و می توانند از وسط اتفاقات این چنینی (که برای ویران کردن یک آدم کافیست) بلند شوند و مسیر حرفه ای شان را توی یک کشور دیگر ادامه بدهند.  خوشحالم که زنم و شاهد دیدن زنان قوی و عمیق و پرشوری مثل زهرا امیرابراهیمی.  

یک چیزی فقط توی این شخصیت زیبا اذیتم کرد. همان لحظه که گفت تا آخرین لحظه منتظر یک ایمیل یا پیغام عذرخواهی بودم ... . 

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد