به پادکست های دویچه وله گوش میدم که خانمی با لهجه ی غلیظ بریتیش توضیح میده که یک سری آدم در موقعیت های مختلف به آلمانی چی می گویند . احساس می کنم توی اتوبوسی نشستم و از مرکز لندن به وسط برلین در رفت و آمدم تا اینکه آن خانم انگیسی گفت :

حالا ریلکس کنید و یک موزیک گوش بدهید و یک موسیقی گذاشت که در آن گیتار قشنگی نواخته می‌شد . حالا احساس میکنم اتوبوس وسط راه پیچید به یک جاده ی دیگر و رفتیم اسپانیا !