5 نوامبر

آستانه ی اعصاب و روانم اینقدر پایینه که حتی قادر به یک مکالمه ی ساده هم با کسی نیستم . بعد نه اینکه دلم نخواد با کسی حرف بزنم . نه . مثلا دلم هم نمیخواد برم توی یک جزیره ای و هیچ کس نباشه و فقط من باشم و اعصاب خورد و خمیرم . نه دلم میخواد کسی اطرافم باشه و نه دلم میخواد کسی اطرافم نباشه . یک همچین اوضاع وخیمی دارم . میگم خوش به حال آدمهایی که همیشه و در هر شرایطی میدونن دقیقا چی میخوان . نه مثل من که یک وقتایی میفتم توی منجلاب پی ام اس و هرکار هم میکنم نمیتونم خودمو نجات بدم و حتی نمیدونم چی میخوام . فقط یک چیزی میدونم و اونم اینکه ازین وضعیت بیام بیرون و بعدش ببینم چی میخوام که بعدش هم معمولا چیز خاصی نمیخوام . یعنی مسئله الان فقط خواستن یا نخواستن های منه ، نه بودن یا نبودن حتی !


تو مرحله ی “مستی ام درد منو دیگه دوا نمیکنه” هستم . اینجا هم منظور شاعر ( برای اولین بار در تاریخ شعر و شاعری فکر کنم ! )مستیِ واقعیِ ناشی از الکل نبوده . بلکه منظورش این بوده که هیچ فاکینگ دارویی دردشو دوا نمیکنه . همونجایی که ایشون داره میگه هستم دقیقا . 


هیچی دیگه . همین . 

نظرات 6 + ارسال نظر
لیمو 9 خرداد 1401 ساعت 06:48

لیموی نازنینم
هر وقت توی پی ام اسم یا روزهای اول پریود این آهنگ روی گوشیم مدام روی پخشه اونم با صدای بانو هایده

میگم ما خیلی با هم تفاهم داریم دیگه

مامان فرشته ها 17 آبان 1400 ساعت 18:28

من همیشه فکر میکردم ایراد شخصیتی دارم بیچاره من که خودم هم خودم رو درک نمیکردم همیشه نمیدونستم چی میخوام اصلا خوددرگیری داشتم الان که سنم رفته بالا بهتر مدیریت میکنم حداقل طول مدتش کمتره بعضی وقتا میگم چرا هر چی سختیه واسه خانمهاست چه میشد اقایون یه بار باردار میشدن یا پریود میشدن البته به نظرم نسل بشر منقرض میشد

واقعا منم چندین سال پیش اصلا نمیفهمیدم چمه و فک میکردم قراره یه اتفاق بد بیفته :/
من یه جا میخوندم که میگفت اگه این تغییرات هورمونی زنا رو به مردا بدن میمیرن حالا نمیدونم چقد علمی بود  به نظر منم منقرض میشدن
ولی خیلی خوبه که الان همه چیز براتون بهتر شده

زری 15 آبان 1400 ساعت 21:54 http://maneveshteh.blog.ir

بنظر من ببین خوردن مولتی ویتامین بهت کمک نمیکنه و اینکه یه غذای خوشمزه بخوری... هر چی بیشتر تو این حس بمونی عمیق تر میشه

اره عزیزم مولتی ویتامین میخورم ولی بعضی وقتا با وجود همه ی اقدامات پیشگیرانه ی من هست بازم اره متاسفانه هرچی بیشتر میمونی هم بدتر میشه

ترانه 15 آبان 1400 ساعت 12:06

خوبیش اینه که میدونی موقتیه و میگذره.
پیاده روی تند و دویدن یکمی وضعیت رو بهتر میکنه معمولا اگر حوصله اش رو داری البته.

آره ترانه جان واقعا اینکه موقتیه امید بزرگیه
معمولا روزانه پیاده روی تند دارم فک کنم الان اینی که دارم ورژن بهترشه چون قبلا خیلی بدتر بود

shirin 14 آبان 1400 ساعت 16:00

بدترینها حالا در انتظاره زمان منوپوز که در تب و گر آدم به سر میبره و یه روز خوبه یه روز اشک میریزه!!
زنها خیلی مصایب دارن عزیز متاسفانه و حتی خودمونم گاهی گیج میشیم اینها عوارض تغییرات هورمونیه یا من اضطراب و خشم و افسردگی دارم؟!!

چی بگم والا .. من کل زندگیم جواب این سوال و نفهمیدم

در بازوان 14 آبان 1400 ساعت 12:17

یکی دو هفته پیش یه حال بدی بودم که نگم برات. بعد یادم نبود فقط می گفتم چرا هی دارم میمیرم من؟ واقعا فکر میکردم یه بلایی سر مغزم اومده. بعد ناگهان فهمیدم پی ام اس بهم حمله کرده
البته حمله هم نیست چون عملا داره با ما زندگی میکنه از بس که هست:))

وای ببین منم الان در همون وضعم . از صبح احساس میکنم مغزم هرلحظه ممکنه منفجر بشه
خاک بر سرش هرچی هست

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد