11 نوامبر

تمام رمزهای همسر من از زمانی که یادم میاد( که شامل زمانی هم میشه که نسبتی با هم نداشتیم ) اسم من ، شماره شناسنامه ام یا مخفف اسم و فامیل ام یا سال تولدم یا یک چیزی مربوط به منه . تمام رمزهای همه ی جاهاش ! یعنی از رمز اینترنت ، رمز انواع وب سایت ها ، رمز گوشی و لپ تاپش ، رمزهای مربوط به کارش تا پلاک ماشین ! 

 بعد دیشب که قرار بود فرداش یک سفر کوتاه بره و لپ تاپ منو با خودش ببره ، وقتی ۷۹ درصد من خواب بود و چیزی نمونده بود اون شارژ باقیمانده ام هم تموم بشه اومد و گفت : راستی رمز لپ تاپت چیه ؟ 

گفتم اسمم و شماره ی ملی ام . با یک تعجبی پرسید : شماره ی ملی ایرانت ؟! و من که توی وضعیت هفتاد و نه درصد خواب هم مواضع خودمو حفظ میکنم گفتم : نه شماره ی ملی اینجام ! بعد از یک چند ثانیه ای گفت :

یه سوالی .. تو اصلا تو همه ی این سالا شده یه بار توی رمزات یه چیزی از منم باشه ؟ .. 

با اینکه واقعا چیزی به صفر مطلق ام نمونده بود از لحن و محتوای سوالش خوابم پرید . در جواب گفتم که آره شده .

خدایی هم شده ولی تمام شب رو با درد شدید عذاب وجدان گذروندم و تمام شب حس یک خودخواهِ از خودراضی رو داشتم . از خودم بدم اومد و اصلا نتونستم خودمو توجیه کنم که ارتباطی بین انتخاب رمز مرتبط و میزان علاقه ی طرفین وجود نداره و تا خود صبح با خودم درگیر بودم . صبح مه آلود رو با سردرد ناشی از درست نخوابیدن شروع کردم و تصمیم گرفتم یک طوفان رمزی در تمام رمزهای زندگیم ایجاد کنم . تنها کاری که میتونستم برای رهایی خودم از دام خودخواهی و خودبینی و خودخوری و اینها انجام بدم . 


فقط هربار رمز جایی رو عوض کردم بعدش یادم نیومده که چی گذاشتم و به جز همین اسم و شماره ی ملی ام (که به داشتنش خیلی افتخار میکنم!) هرچیز دیگه ای رو فراموش کردم ! 

نظرات 3 + ارسال نظر
ترانه 21 آبان 1400 ساعت 03:54

منهم فکر میکنم که استفاده نکردن از مشخصات همسرت اصلا به بی علاقگی تو ربطی نداره.
من همه رمزهام یک کلمه مشخصه که نه مشخصات خودم مربوطه و نه پسرم و نه..بعد البته قبلش شماره و سمبل و اینها هم داره. فقط پس کد تلفنم تاریخ تولد پسرم هست

ترانه ربطی نداره اره ولی وقتی میبینی طرف مقابلت خیلی جدی داره از مشخصات تو رمز میذاره بعد به کوتاهی کردن خودت فکر میکنی .. 
گذاشتن رمزی که به مشخصات هیشکی مرتبط نداشته واقعا سخته ها ، از جهت اینکه ممکنه خوب یادت نمونه

زری 20 آبان 1400 ساعت 20:16 http://maneveshteh.blog.ir

آخ آخ من همه جا شماره موبایلم را میذارم :)) بعد بعضی جاها گیر میده که حروف هم باشه بعد اسمم و شماره شناسنامه ام را گذاشتم بعد یه جایی پریشب گفت از سمبل ها هم بذاره که من @ را وسطش گذاشتم. بعد گفت یه حرفش بزرگ باشه ای خداااااااا یعنی الان فکر میکنم ای کاش خودم را از اول عادت داده بودم به همچین رمز سخت و پیچیده ای که برا عادت شده بود
فقط اونجا که گفتی نه کد ملیِ اینجام کلی خندیدم
خب بنظرم شوهرت نباید دلگیر میشد واقعا ربطی نداره اما خوشبحال تو که ایشون اینطوریه

منم دقیقاااا همینم تازه وقتی حرف رو بزرگ میکنم و یک @ هم میذارم رمزو فراموش میکنم ! همین اندازه جلبک طور !
والا کد ملی ام نقش مهمی تو زندگیم داشته
دلگیر نشد اصلا ولی من با خودم خیلی درگیر شدم

در بازوان 20 آبان 1400 ساعت 17:38

واای منم اینجوریم. یعنی اونجوری مثل همسرت.
وقتی داشتم می خوندم و میومدم پایین همه ی رمزهام مرور شد و دیدم هیچ کدوم ربطی به خودم ندارن. حتی رمز وبلاگم:/

این کار همسرت حتما از روی علاقه ی زیاده ولی برعکس بودن تو هیچ معنی خاصی نداره. صرفا یه عادته

مال من از رو خنگیه چون واقعا نمیتونم رمزا رو حفظ کنم :/ 
مدل تورو میدونم چطوریه

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد