19 ژانویه

یک‌ موضوعی حدود دو ماه پیش اتفاق افتاد . به ظاهر چندان اهمیتی نداشت . اما دو ماهه ذهنمو درگیر کرده . امیدوارم اینکه اینجا مینویسمش باعث بشه از خط خطی بودنم کم بشه . 

دو تا از دوستای دبیرستانم فوق العاده آدم های باحالی هستند و من سالهاست باهاشون ارتباط دارم . بعد از ازدواج هم طبعا این ارتباط خانوادگی شد . همسر یکی شون یک مقدار مذهبی طور بود و من همیشه به احترامش حجاب داشتم . همسر اون یکی ازینهاست که خیلی زیاده از حد توی مود شوخی و مسخره بازی هست و من زیاد ازش خوشم نمیاد ( البته این چیزی گفتم نظر خیلی شخصی ام هست وگرنه ایشون مشکل خاصی نداره ) . ولی درواقع این رابطه خانوادگی صرفا بخاطر دوستامه . برعکس تمام روابط دوستانه مون ترجیح میدادم با این دو تا یک رابطه ی شخصی و بین خودمون می داشتم و هیچ وقت خانوادگی نمیشد . 

چند روز پیش یک تماس تصویری داشتیم درحالیکه همه پیش هم بودن و یک زنگ هم به من زده بودند. داشتیم حرف میزدیم که آقای گلوله نمک اومد جلوی دوربین . من خیلی ناخودآگاه سرمو عقب بردم و گفت : آخ ببخشید من حجاب ندارم . باید بگم اصلا برام مهم نبود و این کار رو خیلی غیرارادی کردم صرفا چون همیشه جلوشون حجاب داشتم . صدای خنده همه میومد و صدای این آقا هم اون وسط اومد که گفت : حالا تو که اونجا جلوی هیشکی حجاب نداری مشکلت فقط ماییم ؟! 

فکر میکنم این جمله اش رو شاید اصلا همه هم نشنیدن و بین هیاهوی بقیه گم شد . میدونید اگه من ایران بودم شاید به نظرم این جمله خیلی هم عادی میومد همونطور که برای کسایی که شنیدند عادی بود و هیچ کس هیچ واکنشی نداشت که بلکه ته دلشون تایید هم کرده بودند . اما به نظر من این غیرمحترمانه ترین حرفی بود که میشد زد و من دو ماه هست که نمیتونم قورتش بدم بره پایین . خیلی عجیب و غیرعادیه که برای همه ی ما عادی شده که اگه زنی جایی حجاب نداره یک برچسب بی حجاب میخوره بهش و و پس به این ترتیب باید همه جا همینطوری باشه . یعنی اینکه به عنوان یک زن برای ما تعریف نشده که من حق انتخاب دارم که هرجا میرم و باهرکس ارتباط دارم بنا به صلاح دید خودم رفتار کنم و لباس بپوشم غم انگیزه . و اینقدراین موضوع تعریف نشده است که حتی کسی که من اصلا باهاش رابطه ی نزدیکی ندارم میتونه اعتراض هم بکنه به این تصمیم شخصی من ! اصلا این نگاه فوق العاده متحجرانه و عقب افتاده که نه تنها توی مردای ایرانی قُل میزنه بلکه ته ذهن خیلی از زن ها هم هست جای تاسف داره . و از هم مهم تر اینکه این موضوعاتی که جای تاسف داره اینقدر در جزییات رفتار ما فرو رفته و بخشی از طرز فکرمون شده که خودمون هم متوجه نمیشیم . راستش من الان نمیتونم خوب توضیح بدم که چقدر این حرف ساده ای که ایشون زد توهین آمیز بود همونطور که نمیتونم توضیح بدم اینجا دقیقا چطور جوی توی این موضوعات برقراره . 

زنان خاورمیانه فقط بعد از اینکه زندگی در جایی غیر از خاورمیانه رو تجربه میکنن میفهمن چقدر تو همه ی ابعاد زندگی اجتماعی شون طفلک و بدون امکانات و بدون اختیارات بودن و چقدر به همه ی حقوق و شخصیتشون تجاوز میشده . و در حال حاضر تنها چیزی که کمی آرومم میکنه اینه که مجبور نیستم تو اون فضا و بین اون مدل آدما زندگی کنم . خیلی بده آره ولی خوشحالم که اونجا زندگی نمیکنم . 

نظرات 9 + ارسال نظر
لیمو 8 خرداد 1401 ساعت 07:24

تا به حال از این دید نگاه نکرده بودم. منم معمولا حجاب ندارم اما بعضی جاها و جلوی بعضی آدمها شاید دلم بخواد لباس پوشیده بپوشم و این به هیچکس نباید ربطی داشته باشه که کجا چطوری بودم!

متاسفانه برای ما اصلا جا نیفتاده این چیزا چون از بچگی نصف حق و حقوقمون رو ازمون گرفتن بقیه هم طلبکارن کلا

جزر و مد 10 بهمن 1400 ساعت 19:48

به عنوان کسی که خودش چندین سال خارج از ایران توی آمریکای شمالی زندگی کرده چقدر با کامنت مونا موافقم. خود من هم درگیر مقایسه و استریوتایپ بودم یه مدتی ولی دیدم که کاراکتر آدم ها کاملا مستقل از ملیتشون هست. یعنی چینی و ایرانی و کانادایی و هندی نداره. واقعا نداره. از سمتی حرف شما رو هم قبول دارم و تجربه شخصی هم داشتم در این زمینه. ولی بعدها همه اینا میشه خاطره. یا اگر حس کردم داره بهم زیادی فشار میاد با اون آدم قطع رابطه کردم و به شخصه به آرامش رسیدم. اینجا ما موطف نیستیم و وطیفه نداریم با کسی در ارتباط باشیم مگر نفع و سود مشترکی باشه. مثلا دو طرف دوستای خوبی باشیم. همدیگه رو درک کنیم وگرنه اگر کفه فشار و اعصاب خوردی سنگین تر باشه چه فایده ای داره؟ :)

عزیزم موضوع من اصلا این نبود که اینجا همه خوبن . منم قبول دارم که همه جا همه مدل آدمی هست اما به طور کلی این آزادی هایی که برای زن ها اینجا تعریف شده و این احترامی که به انتخاب هاشون گذاشته میشه توی ایران نیست متاسفانه . حالا اینم به طور کلی میگم وگرنه توی ایران هم آدمهایی هستن که اینطوری نیستن . و بعدم آره خب باهات موافقم که در نهایت آرامش روان آدم اهمیت داره

shirin 1 بهمن 1400 ساعت 12:03

حس بدت رو کاملا درک میکنم. ولی اوضاع اونی نیست که بنظر میاد. در خاور میانه زن بودن خیلی سخته چون خیلی زن رو بهش توجه میکنن! متفاوت می بینندش. و ته دل همه ما میخواهیم مثل بقیه باشیم ولی بعضی مواقع هم میخواهیم خاص باشیم. پارادوکس عجیبیه.
منم برات خوشحالم که اونجایی.

آخ آخ دقیقا همینطوره که شما میگین . یه توجهی به زن هست که متاسفانه بیشتر هم جنسیه
مرسی عزیزم

یک زن 1 بهمن 1400 ساعت 06:23

سلام
با کمال احترام و اینکه من به شما حق میدم، به اون آقا هم یه کم حق میدم، شما آیا اونجا که هستید هم بعضی جاها حجاب دارید؟ اگه اونجا کلا بدون حجاب هستید، خوب این آقا حق داشته اون جمله رو بگه...
البته من خودمم خیلی تو این موقعیت بودم، تو خارج از ایران حجاب ندارم ولی تو ایران کسی از فامیل منو بدون حجاب ندیده

سلام عزیزم . مرسی برای کامنت تون
نه من اینجا که اصلا حجاب ندارم و اونجا هم بودم خیلی جاها حجاب نداشتم و اصلا به حجاب هم اعتقادی ندارم ولی چرا شما به ایشون حق میدین ؟! همونطور که شما این حق رو دارید که انتخاب کنید که تو یک کشوری حجاب نداشته باشید اما جلوی یک سری آدم حجاب داشته باشید این حق رو به بقیه هم بدید که انتخاب کنن که جلوی هرکس صلاح میدونن حجاب داشته باشن ، ولو این هرکس اصلا شامل اصلا یک نفر رو کره ی زمین باشه.

میدونید من اصلا مشکلی با داشتن یا نداشتن حجاب جلوی این آقا و هیچ کس دیگه ای ندارم اما با حرفی که زد کاملا مشکل دارم . این نگاه به زن یکم ابزاریه . این نگاه که “اگه اونجا حجاب نداری پس جلوی منم نباید حجاب داشته باشی” زشت و توهین امیزه. این نگاه همه ی قدرت تصمیم گیری و انتخاب در مورد شرایط مختلفی که یک زن باهاش مواجه میشه رو ازش میگیره .
همه ی آدم ها باید بتونن درباره ی موقعیت های شخصی زندگیشون ، اینکه جلوی هرکس چه مدل لباسی بپوشن یا حجابشون در چه حدی باشه یا حتی درباره ی چی حرف بزنن یا اصلا همه چی انتخاب بکنن . و این موضوعات به نظر من اینقد شخصیه که کسی نباید به خودش حق اظهار نظر بده . همونطور که من هیچ وقت به ذهنم هم راه پیدا نمیکنه که درباره ی این مسائل مثلا درباره ی یک آقا نظر بدم .

Blue Mahya 30 دی 1400 ساعت 23:58

سلااااام دوباره
بله ایمیل خودم هست و امشب وبلاگ میسازم حتما. یعنی چند ماهه دارم فکر میکنم بسازم...نسازم...خدایا چه کنم
حقیقتش من بارها ساختم،تو سرویس های دیگه حتی، اما هربار بنا به دلایلی به مشکل خوردم،گاهی فنی و گاهی مسائل شخصیم و روحیاتم باعث شد ببندم، ولی نیاز به پایدار بودن دارم و روزمره نویسی و نشر دیدگاه ها یکی از روش های رسیدن به این نقطه هست،چون اگر بتونی با خودت و تغییراتت کنار بیای و درکنارش افراد دیگه رو هم داشته باشی و "کنترل" داشتن رو یاد بگیری واقعا یک نوع خودآموزی هست.
از طرفی هم از فیک بودن تو مجازی بدم میاد، یعنی اینکه کلا اسم و لوکیشن و صفر تا صد رو تغییر بدم تا افرادی که قبلا منو میشناختن نشناسن،...این حس بدی برام میاره،ترجیح میدم خودم باشم،صراحت توی کلمات شما رو هم دوست دارم.



---

این بازخورد شما برای خوندن اون کامنت طولانیه خیلی برام با ارزش بود

حالا واسه همه این حس خوبی میاره که ناشناس باشن و بنویسن چطو برای تو اینطوریه ؟ اخه آدم وقتی حس میکنم یک فضای شخصی به دور از همه داره قاعدتا راحت تر باید باشه . البته خیلیا هستن که با مشخصات واقعی خودشون مینویسن توام میتونی این کارو بکنی بهرحال بنویس که نوشتن دواست

قربونت عزیزم

در بازوان 30 دی 1400 ساعت 21:49

الان که اینو خودندم حس می کنم یدونه "به تو چه" تو گلوی منم گیر کرده
میذارمش کنار بقیه به تو چه هایی که به همه ی همه ی آدما باید بگیم توی این مملکت.

شاید باورت نشه ولی تو دلم اون موقع هم یک به تو چه گفتم هم یه “دلم می‌خواد ! “

مونا 30 دی 1400 ساعت 12:11

من با خوندن همین یک پست از شما متوجه شدم که مدت زیادی نیست مهاجرت کردی و وقتی یکی دو تا پست دیگه تون رو خوندم متوجه شدم که حدود یک سال هست. چون هنوز در حال مقایسه هستی بین خاور میانه و اروپا، مردم ایران و مردم اینجا... هنوز تحلیل می کنی. این ها هیچ کدوم بد نیست و خیلی طبیعیه. ولی مدتی بعد دست از این مقایسه بر میداری و متوجه میشی که شاید نه همه، ولی بیشتر آدم ها همه جای دنیا کاراکتری مستقل از ملیتشون دارند. بعضی ها شعور دارند حتی با سواد کم و حتی توی خاورمیانه و بعضی ها بسیار کم درک هستند، حتی در اروپا. اینکه شما از حرف دوستت ناراحت شدی به نظرم باید ریشه ش رو در خودت پیدا کنی نه در اون آدم. اون شخصیتش اینه و چیزی که فکر می کرده رو گفته، شوخی یا جدی. ولی شما باید ببینی چرا این باعث ناراحتیت شده. البته اگر من جای شما باشم که اصلا بهش فکر نمی کنم و میندازمش جزو فراموش شده ها و بی اهمیت ها.
در ضمن به نظرم روان و خواندنی می نویسید.

مرسی مونا جان از نظر لطفت
اصلا اینو انکار نمیکنم که همه جا آدم خوب و بد هست اما نمیتونید انکار کنید که آزادی های فردی اینجا مخصوصا برای خانم ها چقد فرق داره با جاهایی توی خاورمیانه . من هنوز یادمه که محل کارم چطوری با یک زن رفتار میکردن و چطوری به خودشون اجازه میدادن قضاوتش کنن و وقتی مقایسه میکنم با اینجا تفاوت های خیلی زیادی می بینم . موضوع فرهنگ شخصی آدمها نیست فرهنگ جمعی یک جاییه . حالا اینکه من از حرف ایشون ناراحت شدم هم میتونه بخاطر این باشه که یادم اومده از رفتارهای و حرف های مشابهی که اونجا دیدم و شنیدم

Blue Mahya 29 دی 1400 ساعت 22:47

الان میگید چرا من انقدر پرگویی میکنم
ولی یاد یک چیز دیگه ای هم افتادم. به شخصه اینکه آشنایان بدون پوشش منو ببینن و بشناسن برام سخته!تا غریبه. فکر کنم این یک فکت برای همه است... این همسر دوست شما درک عجیب و بد شکلی داره، اون قضیه شخصی بودن حجاب که کلا از محدوده شعور ایشون دوره.

محیا جان اولا قربونت که صحبتاتو اینجا برام نوشتی من اون یکی پیغامتو به علت محتوی خصوصی ای که داشت( چون من وزارت ارشادم ) تایید نکردم نمیدونم فک کردم شاید اینطوری راحت تر باشی ولی نمیدونم ایمیلی که گذاشتی درسته که بتونم بهت پیغام بدم یا نه ؟؟ امیدوارم یه وبلاگ بزنی و ادرسشو به من بدی منم با افتخار میام میخونم
محیا جان قشنگ درک میکنم چی میگی و خوشحالم که تو اون پیغامت توام دقیقا متوجه شدی چی میگم . منم متاسفانه ازین قبیل اتفاقات برام زیاد افتاده
متاسفانه موضوع حجاب و آزادی های شخصی هرکس از درک خیلیا خارجه

راستی مرسی مرسی مرسی برای آهنگ

زری.. 29 دی 1400 ساعت 19:11 http://maneveshteh.blog.ir

دقیقا درست میگی. یادمه یه خانمی تو یکی از این شبکه های خارجی موقع پشت دوربین اومدن روسری سر میکرده. بعد یه بار به طنز ابراهیم نبوی در دفاع از اینکه نمیتونه نظرش را عوض کنه به مسخره گفت روسری که نیست که از سرم بردارم. میخوام بگم این دیدگاه تو خیلیییییییییی کار داره که درک بشه چه از طرف مردها و چه زن ها.

و میدونی زری جان تا وقتی همچین طرز تفکری وجود داره حرف زدن از حجاب اختیاری و حقوق زنان و این ها بی معنی میشه . یه بار یادمه یکی از استادام میگفت ما همه چیزمون به همه چیزمون خیلی میاد . یه جورایی همینطوریه . وقتی نگاه غالب اینه خب وضعیت زن ها و حقوقشون هم میشه اون !

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد