خدا قسمت کنه در اولین فرصت یک تولد میگیرم هفت شب و هفت روز . شلوغ و پلوغااا . یه طوری که آدما بخورن به همدیگه . خودمم با آهنگ” الهی تب کنم شاید پرستارم تو باشی” میریزم وسط . اونم ورژن کنسرتیش . اصن میشینم کف زمین موهامو تو هوا میچرخونم ! 


دیگه تصمیم گرفتم این آخرین ساعات ملکوتی رو یکم باحال باشم !